Web Analytics Made Easy - Statcounter

ظاهرا آمار تلفات و قربانی‌های این سیاست‌ها آن قدر از پرده بیرون افتاده است که حتی رسانه‌های وابسته به امپراتوری‌ رسانه‌ای زرسالاران جهانی که نیوزویک شاخص آن هاست، مجبور به درج نظر منتقدان شده‌اند.

به گزارش سرویس جهان مشرق، نشریه‌ی نیوزویک در تاریخ ۶ مارس، در بخش‌ دیدگاه‌ها مقاله‌ای را به قلم اسکات دابلیو اطلس منتشر کرد که به انتقاد از سیاست‌های کووید ۱۹ در آمریکا(که به تبع آن، در بسیاری از کشورهای دنیا در دستور کار قرار گرفت) پرداخت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اسکات اطلس، پژوهشگر سیاست‌های سلامت و درمان در موسسه هوور در دانشگاه استنفورد است.

اطلس نوشت:

تقریباً همه رهبران آمریکا به‌تدریج دستورات، الزامات و تعطیلی‌های مربوط به کووید را پس گرفته‌اند - حتی در ایالت‌هایی مانند کالیفرنیا، که شدیدترین و طولانی‌ترین محدودیت‌ها را برای عموم اعمال کرده بودند. هم‌زمان، رسانه ها به تدریج انتشار مداوم مطالعاتی را تأیید می کنند که دلایل ادعایی پشت آن محدودیت‌ها را کاملاً رد می کند. این وارونگی آشکار به دروغ به عنوان «یادگرفته شده» یا «شواهد جدید» به تصویر کشیده می شود. شاید اندکی اذعان به خطا باشد. ما هیچ عذرخواهی عمومی برای انتشار اطلاعات نادرست، یا برای توهین و مشروعیت‌زدایی از کارشناسان سیاست‌گذاری و دانشمندان علوم پزشکی مانند من که به درستی در مورد داده‌ها، دانش استاندارد در مورد عفونت‌های ویروسی و بیماری‌های همه‌گیر، و زیست‌شناسی بنیادی صحبت کردند، ندیده‌ایم.

سابقه تاریخی بسیار مهم است. ما شاهد تلاش وحشتناک اورول برای بازنویسی تاریخ و مقصر دانستن شکست قرنطینه های گسترده به گردن منتقدان قرنطینه، در کنار انکار بیهوده مطالبات بی وقفه خود مقامات از آنها بوده‌ایم. در دولت ترامپ، دکتر دبورا بیرکس به طور رسمی مسئول بخش پزشکی کارگروه کروناویروس کاخ سفید در اولین سال شیوع همه‌گیری بود. در این مقام، او تمام توصیه‌های مکتوب سیاست فدرال را به فرمانداران و ایالت‌ها نوشت و شخصاً در طول بازدیدهای رسمی، اغلب همراه معاون رئیس‌جمهور مایک پنس که بر کل کارگروه نظارت داشت، به مقامات بهداشت عمومی هر ایالت، مشاوره داد. پس از تحلیف رئیس جمهور جو بایدن، دکتر آنتونی فائوچی مشاور ارشد پزشکی شد و پاسخ همه‌گیری دولت بایدن را مدیریت کرد.

آنتونی فائوچی

ما باید شکست فاحش سیاست های برکس-فائوچی را بپذیریم. آنها تصویب شدند، اما نتوانستند مرگ را متوقف کنند، نتوانستند از گسترش عفونت جلوگیری کنند، و خسارت و ویرانی عظیمی را به ویژه به خانواده های کم درآمد و فرزندان آمریکایی وارد کردند.

بیش از یک میلیون مرگ آمریکایی به این ویروس نسبت داده شده است. حتی پس از اقدامات سخت‌گیرانه، از جمله تعطیلی مدارس، توقف مراقبت‌های پزشکی غیرکووید، تعطیلی کسب‌وکار، محدودیت‌های شخصی، و سپس ادامه بسیاری از محدودیت‌ها و دستورات سفت و سخت در مورد تزریق واکسن، شکست غیرقابل انکاری در دولت دو رییس جمهور برای جلوگیری از تشدید سریع موارد، رخ داد.

بسیاری از کارشناسان - از جمله جان ایوانیدیس، دیوید کاتز و من - خواستار حفاظت هدفمند، جایگزین ایمن‌تر برای قرنطینه‌های گسترده، در رسانه‌های سراسری از مارس ۲۰۲۰ شدند. این پیشنهادها رد شد. بزرگ‌ترین شکست تاریخ در سیاست‌های بهداشت عمومی به دست کسانی بود که قرنطینه‌ها را توصیه می‌کردند و آن‌هایی که آن‌ها را اجرا می‌کردند، نه کسانی که غیر از این را، توصیه می‌کردند.

شکست غم‌انگیز قرنطینه‌های بی‌سابقه‌ای که مغایر با علم پاندمی تثبیت‌شده بود، و آسیب‌های هنگفت این سیاست‌ها بر کودکان، سالمندان و خانواده‌های کم‌درآمد، در مطالعات متعدد غیرقابل انکار و به روشنی مستند شده است. این بزرگترین، غم انگیزترین و غیراخلاقی ترین شکست رهبری بهداشت عمومی در تاریخ مدرن بود.

در یک دموکراسی، در واقع در هر جامعه اخلاقی و آزاد، حقیقت ضروری است. مردم آمریکا باید حقیقت را بشنوند - حقایق، فارغ از تحریفات سیاسی، ارائه نادرست و سانسور. اولین قدم این است که حقیقت تلخ را به روشنی و با واضح‌ترین عبارات ممکن بیان کنید. دروغ گفته شد. این دروغ ها به مردم آسیب زد. این دروغ‌ها مستقیماً برخلاف شواهد و دانش چندین دهه در مورد بیماری‌های همه‌گیر ویروسی و زیست‌شناسی بنیادی قدیمی بود.

در اینجا ۱۰ دروغ بزرگ را فهرست می کنیم که از سال‌ها قبل به عنوان نادرست شناخته شده‌ بودند- یعنی این طور نیست که اخیرا دروغ بودن آن ثابت شده باشد- و با این حال، توسط رهبران بهداشت عمومی آمریکا، مقامات منتخب و غیر منتخب و دانشگاهیانِ حالا دیگر بی‌اعتبار، تبلیغ شد:

۱. ویروس کرونا SARS-CoV-۲ با چندین مرتبه میزان مرگ و میر بسیار بالاتری نسبت به آنفولانزا دارد.

۲. همه افراد در خطر مرگ ناشی از این ویروس هستند.

۳. هیچ کس هیچ گونه حفاظت ایمنی ندارد، زیرا این ویروس کاملا جدید است.

۴. افراد بدون علامت محرک اصلی شیوع هستند.

۵. قفل کردن - بستن مدارس و مشاغل، محدود کردن مردم در خانه‌هایشان، توقف مراقبت‌های پزشکی غیرکووید، و حذف سفر - ویروس را متوقف یا از بین می‌برد.

۶. ماسک ها از همه محافظت می کند و از انتشار جلوگیری می کند.

۷. این ویروس به طور طبیعی وجود دارد و ادعای منشا آن در آزمایشگاه یک تئوری توطئه است.

۸. معلمان به ویژه در معرض خطر هستند.

۹. واکسن‌های کووید از گسترش عفونت جلوگیری می‌کنند.

۱۰. حفاظت ایمنی فقط از واکسن حاصل می شود.

هیچ یک از ما آنقدر ساده لوح نیستیم که انتظار عذرخواهی و دلجویی مستقیم از منتقدان آن سیاست‌های عمیقا نادرست را، از نهادهایی چون همین کارفرمای من، یعنی دانشگاه استنفورد، یا افراد ذینفوذ در دولت، بخش بهداشت عمومی، دانشگاه و رسانه ها داشته باشیم. اما برای اطمینان از این که این اتفاق دیگر تکرار نمی‌شود، رهبران دولت، مقامات صاحب قدرت و دانشگاهیان و مشاوران با نفوذی که اغلب تضاد منافع را در خود جای داده‌اند، باید پاسخگو باشند. من شخصاً به شدت شک دارم که هرگونه تحقیق یا کمیسیون دولتی بتواند از سیاسی شدن این مساله(پاسخگو کردن دروغ گویان و آمران سیاست‌های اشتباه) جلوگیری کند. صرف نظر از قصد و نیت آنها، تمام این گونه تحقیقات توسط دولت، حداقل به عنوان انگیزه های سیاسی تلقی می شود و نتایج آنها به طور کامل توسط بسیاری رد خواهد شد{یعنی بهتر است گروه‌ها و نهادهای مستقل وارد تحقیق شوند}.

این تحقیقات باید ادامه یابد، هرچند، اگر فقط برای رسیدن به حقیقت باشد و به فرزندانمان بیاموزیم که در نهایت، حقیقت مهم است و درس انتقادی چسترتون(فیلسوف انگلیسی) را سرلوحه قرار دهیم که "حق درست است، حتی اگر کسی آن را انجام ندهد. اشتباه، اشتباه است، حتی اگر همه در مورد آن اشتباه کنند. "

***

ذکر این نکته لازم است که ظاهرا شکست «روایت رسمی» درباره‌ی داستان کووید ۱۹، سیاست‌های مقابله با آن و تبلیغات کرونایی، آن چنان این روزها عیان شده و آمار تلفات و قربانی‌های این سیاست‌ها آن قدر از پرده بیرون افتاده است که حتی نشریات و رسانه‌های وابسته به امپراتوری‌ رسانه‌ای جهانی(از جمله همین نیوزویک که یک نماد شاخص برای این دست از رسانه‌هاست)، نیز مجبور شده‌اند برای کم کردن از بار تقصیر و خارج شدن از سیبل مستقیم انتقادات و واکنش‌های شدید افکار عمومی، بعضا صداهای منتقدان را پوشش دهند. انتشار مقاله‌ی اسکات اطلس را باید در همین چشم‌انداز تحلیل کرد.

منبع: مشرق

کلیدواژه: قیمت ویروس کرونا کرونا هراسی قرنطینه ماسک نشریه ی نیوزویک اخبار کرونا واکسن کرونا خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت بهداشت عمومی محدودیت ها قرنطینه ها سیاست ها رسانه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۸۴۸۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچه‌ای/ یک کنش‌گری سیاسی با شاگردپروری

میزگرد بررسی ابعاد سیاسی علامه سید محمد باقر درچه‌ای در دفتر نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه اصفهان به همت مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، میزگرد بررسی ابعاد سیاسی علامه سید محمد باقر درچه‌ای در دفتر نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه اصفهان به همت مجموعه تاریخی فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار شد.

در ابتدای این نشست محمود فروزبخش کارشناس مرکز مشاهیر تخت فولاد با اشاره به موضع آیت‌الله درچه ای در دوران مشروطه اظهار کرد: ایشان در ظاهر یک کنش‌گر سیاسی نیستند، اما در حقیقت ایشان سیاست را در سطح بالاتری دنبال می‌کنند، این سطح همان شاگردپروری است.

وی افزود: ایشان به اهداف خود در سیاست در آن زمانه نمی‌رسیدند، اما شاگردانی تربیت می‌کنند که حلقه‌ای از حلقه‌های زنجیر روحانیت شیعه است که در نهایت به ظهور می‌رسد.

این اصفهان‌پژوه تصریح کرد: در آن دوران دو سبک سیاسی آشکار وجود داشته است، یکی جریان مشروطه‌خواه به رهبری حاج آقانورالله بوده که با کلماتی مانند مقاومت و نهضت می‌توان از آن نام ببریم. جریان دوم هان نست وزارت ایرانی است که برترین جلوه آن رکن الملک بوده است. یعنی شخصیتی که بیش از سه دهه در کنار شخصیت ظالمی مثل ظل السلطان بوده، اما طوری سیاست‌ورزی داشته که مردمان از او به نیکی یاد می‌کنند.

فروزبخش در پایان خاطرنشان کرد: سخت‌گیری‌ها و ملاحظات و احتیاط‌های علامه درچه‌ای باعث که ایشان داخل بازی مشروطه قرار نگیرند. این وضعیت سبب شد که این عالم فرزانه بتواند در انزوا و خلوت خاص خود، مسیر علمی خودش را ادامه دهد. مسیری که قله است و به صورت تعمدی رفتاری را اتخاذ می‌کند که از بسیاری از عوام‌زدگی‌ها دور باشد.

سخنران دوم این میزگرد مصطفی مرتضوی، مدیر خانه مشروطه اصفهان بود.

مرتضوی اظهار کرد: یکی از شاگردان آیت الله درچه ای، زعیم حوزه علمیه قم یعنی آیت الله بروجردی بوده است؛ بسیاری از شاگردان حضرت امام خمینی (ره) کسانی بودند که شاگردی آیت‌الله بروجردی را در مقطعی کرده بودند. پس این ربطی است برای ظهور پدیده‌ای به نام انقلاب اسلامی. اینجا می‌توان بگوییم که بسیاری از آن چه در ایام مشروطه برای آیت الله درچه ای تحقق‌پذیر نبود، وقوعش را در آینده نشان داد و این همان موضوع شاگردپروری است که چنین فضایی را برای آینده ایجاد می‌کند.

این پژوهشگر علوم سیاسی با اشاره به گستره و تنوع شاگردان علامه درچه‌ای اشاره کرد: سخت‌گیری آیت الله درچه‌ای در مباحث علمی به منظور مقابله با دو جریان انحرافی بوده است. جریانی که تحت عنوان غرب‌گرایی رونق گرفته بوده و جریانی که گرایش سلفی داشته است. مقابله ایشان با نگاه‌های عوام‌زده نیز باید از همین منظر نگاه شود که در بطن آن سدی در برابر نگاه‌های غربگرایانه است که با اسم مقابله با عوام‌زدگی می‌خواهد ریشه دین را بزنند.

مرتضوی تاکید کرد: طبیعتاً با این سخت‌گیری از فضای مرید بازی فاصله گرفته می‌شود تا بتواند با خرافه مبارزه کند. در طی این مبارزه عقلانیتی پدید می‌آید که در آینده به کمک اصلاحات سیاسی می‌آید. پس از بحران‌های پر از نا امنی، خرافات را در بین مردم زیاد می‌کند. وظیفه یک عالم دینی در این زمان بیان اصالت‌ها است. اصلاح سیاسی نیاز به عقلانیتی دارد که برآمده از همین اصالت‌ها است.

در ادامه حجت‌الاسلام احمد رهدار پژوهشگر حوزه اندیشه سیاسی و تاریخ معاصر با اشاره به نمای کلی جریان روحانیت شیعه پس از صفویه تا امروز اظهار کرد: علامه درچه‌ای در خط ناب فقهی اصولی قرار دارد. وصف اول برای ایشان عالم بودن و مدرس فقه و اصول بودن است. در درجات بعدی از فقه او، دلالت‌های سیاسی هم خلق می‌شود. پس هر کس می‌خواهد از علامه درچه‌ای بنویسد باید اول از عالم بودن و فقیه بودن او بگوید. او شخصیتی است که در یک کلام باید بگوییم فقط درس داده و درس داده است و در ازای آن شاگردان بزرگی تربیت کرده است.

این پژوهشگر حوزه علمای معاصر شیعه تصریح کرد: اگر بخواهیم شخصیتی را در دوران نزدیک مثال بزنیم که مشی او شبیه به آیت الله درچه‌ای بوده باید از مرحوم آیت الله خویی نام ببریم. او نیز تمام عمرش به فقه و فقاهت و تدریس شناخته می‌شده است. هر چند که به عقیده من درس ایشان به شدت دلالت فقهی داشته است و یک نشانه اینکه سیاسی بوده آن است که برخی از شاگردان حلقه اول ایشان توسط صدام به شهادت رسیده‌اند. وقتی به فهرست بلند شاگردان آقای درچه ای نگاه می‌اندازیم متوجه می‌شویم که ایشان هم شاگردان متفاوتی دارند که در میان آنان شخصیت‌هایی سیاسی مانند آقانجفی قوچانی و شهید مدرس هم وجود دارند.

رهدار بار دیگر به نمای فقاهتی مرحوم درچه ای اشاره داشت و افزود: اگر بخواهیم علامه درچه‌ای را بیشتر بشناسیم، باید شبکه شاگردان ایشان را ردیابی کنیم و بشناسیم. آیت الله درچه‌ای اگر چه در ظاهر سیاسی نبوده، اما بوده‌اند کسانی که ایشان را در حوزه سیاست بسط داده‌اند، مانند شخصیت علامه طباطبایی که سیاسی نبودند اما طلبه‌های شاگرد ایشان بارها توسط ساواک دستگیر شدند و بعدها ستون فکری جمهوری اسلامی شدند.

این پژوهشگر اندیشه سیاسی با اشاره به تحولات سریع زمانه مواجه ما با تجدد گفت: روحانیت شیعه در دوران اخیر فرصت کمتری داشتند که به مسئله‌های دوران جواب دهند و به دنبال روش‌های جدید داشتند از جمله این که فرستاده‌هایی به بلاد مختلف می‌فرستادند. این روحانیان در آن شهر، مرجع رسیدگی به امور بوده‌اند. در اصفهان به سبب پیشینه حوزه علمیه ما چندین عالم شهری برجسته داشته‌ایم و گویا این روحانیون در یک پیمان نانوشته دست به تقسیم کار زده‌اند و در این میان مشخص است که مسئولیت کرسی درس عالی فقه و اصول به آیت الله درچه‌ای رسیده است.

وی با اشاره به شخصیت جامع امام خمینی (ره) خاطرنشان کرد: شخصیت استثنایی حضرت امام خمینی (ره) ما را در زمینه قضاوت علمای شیعه دچار خطا کرده است. ایشان در همه تخصص‌ها در حد قله مطرح بوده‌اند، اما علمای دیگر این گونه نبوده‌اند و هر کس در تخصص خود می‌توانسته مطرح باشد، مثلاً برخی سلوک عرفانی داشته‌اند برخی به شدت اجتماعی بوده‌اند و برخی شاگردپرور بوده‌اند. هر کدام از این وادی ملاحظات خود را داشته است. در دوران مشروطه، آقای درچه‌ای به این نتیجه رسیده است که عهده‌دار کرسی درس و بحث باشد.

این استاد حوزه و دانشگاه بار دیگر در پایان سخنان خود تاکید کرد: آن چنان که از فیلسوف، فلسفه‌ورزی انتظار می‌رود از فقیه هم فقاهت ناب انتظار می‌رود و روش و قواعد خاص خود را دارد. دین باید در ساحت تخصص خود توسط عالمی بیان شود. فقیهی مانند آیت الله درچه‌ای باید فقه را بگوید و از استانداردهای آن علم کوتاه نیاید و یک شاخص و معیار باشد، بعدها دیگرانی باید بیایند و به خصوص در حوزه سیاست، اهالی سیاست می‌توانند این سخن ناب فقهی را در مجرای خود جلو ببرند و در سایه آن علم و حقیقت دین، سیاست را به پیش ببرند.

کد خبر 748022

دیگر خبرها

  • امپراطوری رسانه ای دشمن در جنگ غزه شکست خورده است
  • خنثی‌سازی دروغ‌های رسانه‌ای صهیونیست‌ها در قاب تلویزیون
  • بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچه‌ای/ یک کنش‌گری سیاسی با شاگردپروری
  • شروع کار نمایشگاه کتاب بعد از شیوع کرونا نیازمند شجاعت بود
  • سود شرکت ایلان ماسک نصف شد
  • جذب و به کارگیری پرستاران دوران کرونا
  • وضعیت استخدام پرستاران دوران کرونا
  • یک نشانه مهم زوال عقل در سالمندان را بشناسید
  • ربیعی: تعطیلی شنبه توطئه نیست
  • یک نشانه مهم زوال عقل در سالمندان